ترک تریاک و متادون



دوستان عزیزم درود (برگشتم 3 ساله هم پاک هستم)

امروز خیلی اتفاقی اومدم توی وبلاگی که تقریبا 3 سال پیش ساختم تا مراحل ترکم رو براتون بنویسم و دیدم هزاران کامنت مثبت ، هزاران پیام انرژی مثبت دریافت کردم از کسایی که ترک کردن ، از کسایی که میخوان ترک بکنن .

حتی از مادر ها ، خواهر ها ، همسر ها پیام گرفته بودم که ایکاش پسر من ، برادر من ، همسر من مثل شما اراده ترک داشت ، عزیزانم تمام ادمها میتونن اعتیاد به این لعنتی رو کنار بزارن .

 

بزارید براتون تعریف کنم بعد ترک کردنش چه اتفاقاتی براتون میفته .

من خرداد سال 96 ترکش کردم الان هم اسفند سال 98 هست و کرونا این روزا خونه نشینمون کرده .

 

برید ادامه مطلب رو بخونید که کلی تعریف دارم براتون از نحوه ترک (تریاک ، متادون ، شیره) اصلا مرفین.

ادامه مطلب

عزیزانم سلام ی مدت نبودم دوباره برگشتم براتون بنویسم از حالو احوال این ی مدتی که گذشته ، ی ماه میگذره دیگه هیچ عوارضی نیست تقریبا مشکلم کاملا حل شده یخورده تنبلی دارم هنوز ک اونم بستگی ب خودم داره بخوام ت بخورم یا نه ؛ الپرازولام هم ک برا خواب میخوردم که قرار بود ده روز مصرف کنم روز ۴ ۵ ام قطعش کردم خیالم راحت شه بهش وابسته نباشم ؛ ورزش کردن تو هوای گرم تابستون دوچرخه سواری خیلی لذت بخشه اهنگم میزارم میرم ی ساعت دور میزنم خیس میشم برمیگردم خونه یه دوش اب گرم میگیرم شب راحت میتونم بخوابم ؛ خیلی کمک میکنه ورزش کردن به روند ترک کردن این لعنتی ، باید تمام کارایی ک میکردیم رو فراموش کنیم ؛ زندگی سالم بدون وابستگی به هیچ نوع موادی ؛ الان ک اینو مینویسم حالم کاملا خوبه مشکلی هم ندارم میدونم زمان میبره بهش عادت کنم منظورم درست زندگی کردنه فقط ب این فکرم که دیگه هرگز سمتش نرم سعی میکنم اصلا بهش فکر نکنم


امیدوارم تصمیم بگیرید ی روزی این کثافط رو از زندگیتون بیرون کنید چون بجز وقت تلف کردن ، از بین بردن سلامتی و خانواده سود دیگه ای نداره


بروبچ سلام اینو ک مینویسم تقریبا حالم بهتره چون الان روز ۱۴ ام هستم خیلی حالم بهتر شده ، خب بریم سراغ روزای نهم و دهم خماری یا ترک تریاک و متادون ؛ مثل روزای دیگه ام پاهام سرد اسهال گرفتم حالم خوش نبود زیاد سیگارم ک نمیکشم نشستم خونه بعضی وقتا میرم بیرون ی چرخی میزنم با ماشین یا میرم دوچرخه سواری میگم یخورده خسته بشم حالمم بد بشه میپرم زیر دوش اب گرم تا بهتر بشه حالم ولی اینو بگم ک حالم نسبت به روزای اول خیلی خیلی بهتره یعنی میشه گفت یجورایی فقط و فقط عوارضش مونده یخورده عرق کردن خمیازه و سردی پاهام ، درکل راضیم از وضعیت شبا هم ک میرسه ی الپرازولام میخورم دکتر گفت ۱۰ روز بخور تا این عوارضی ک داری از بین بره بعد باید رو خوابت کار کنی تا بتونی راحت بخوابی چون مشکلترین کار ممکن همین خوابیدنُ بیقراری توی تختِ واقعا نمیدون چجوری باید توصیف کنم ، ولی بگم ک واقعا داره حالم روز ب روز بهتر و بهتر میشه سعی میکنم اگه جایی قرار باشه برم مثل استخر برم حتما چون سرگرمم میکنه ، باید یاد بگیریم به زندگی قبلیمون برگردیم ارامش داشته باشیم ترس نداشته باشیم ، من خودم مسافرت نمیرفتم چون بفکر بودم اونجا باید چیکار کنم با خانواده بیرون نمیرفتم زیاد چون همش پای بساط بودم ی جورایی اما تصمیم گرفتم دیگه اینجوری نباشم میخوام این لعنتی توی زندگیم نباشه امیدوارم بعد از این همه سختی ک کشیدم دوباره نرم سمتش چون دیدم کسایی ک لغزش داشتن ، اما از نظر ذهنی هم اماده ام چون ترک اعتیاد ذهنی و جسمیه 

خلاصه میام براتون میگم چیا میشه تو روزای اینده امیدوارم بدرد کسی بخوره حداقل


سلام به همه امروزم اومدم حال روزای ۷ ۸ یعنی یک هفته بعد ترک رو براتون بنویسم 
فکر کنم بهتون گفتم که ی مدت متادون هم خوردم برای ترکش ولس فایده ای نداشت روز ۷ ۸ تقریبا میشه گفت مثل هم بودن تا شب هشتم که رفتم دکتر و تمام قرصای روز و شب رو ازم گرفت و فقط الپرازولام نیم رو گذاشت واسم گفت میدونم نمیتونی بخوابی بدون این تا ی هفته ده روز ، خلاصه اینکه توی پست اول براتون نوشته بودم چه قرصایی داده بود بهم دکتر لینکشو میزارم ببینید اگه ندیدید
خلاصه بگم براتون که قرصای روز و قرصای شب از باکلوفن گاباپنتین و وازونیدین رو کلا گرفت ازم شب اول بدون خوردن وازونیدین و گاباپنتین تا صبح خوابم نبرد همش بی قراری همش سردی پا همش سیخ شدن موهای تنم همش عتسه و عرق کردن نمیدونستم چیکار کنم هم پاهام سرد بود هم داشتم عرق میکردن زیر بغلام لعنت به اعتیاد ، خسته شده بودم همش عصبانی میشدم وسوسه نمیشدم ولی چون تصمیم جدی گرفته بودم همش میدیدم اعتیاد چیکار کرده باهام اگه امروز نزارم کنار هرگژ نمیتونم بزارمش کنار ، خداروشکر از روزای اول خیلی بهترم ، روز ۷ ۸ رفتم بیرون استخر دوچرخه سواری دلم نمیخواست برم همش میخواستم خونه بمونم هم سیگارو همه چیزای دیگه شو گزاشته بودم کنار بیحال بودم ولی به اصرار بچه ها حتی شبش رفتیم فوتبال بازی کردیم ک مجبور شدم واستم تو دروازه چون اونقد لاغر شده بودم ک میترسیدم بزنن پاهامو بشکنن یا صدمه ببینم لعنت به مواد ، ایکاش زودتر بفکر ترکش میفتادم ولی هنوزم دیر نیست 
بچه ها سرتون رو به درد نیارم ولی سعی میکنم بنویسم براتون شاید بخونید


این روزا هم بجز خمیازه کشیدن و بیقراری و عرق کردن چیز دیگه ای نداشت البته خواب واسم با قرصایی ک دکتر نوشته بود تقریبا راحت بود قرصایی ک نوشتم براتون چیا هستن ، همش به این فکر میکردم ک نباید دیگه بفکر اعتیاد باشم نباید بفکر مواد باشم این روزا هم میگذرن راحت میشم از شرش خلاص میشم روز ۶ پاشدم رفتم بیرون خرید کردم یخورده هوا هم گرم بود میساخت بهم پاهام گرم میشدن تو این چند روز اشتها نداشتم فقط قرص میخوردم میرفتم دوش میگرفتم بزور توی خونه غذا میخوردم ابمیوه خریدم میوه خریدم باندازه ای ک ویتامین تامین بشه خلاصه بگم که حسابی دهنم سرویس شد ولی چیزی نبود ک بخوام بگم غیرممکنه ، مطمعن باشید برید توی دوره میفهمید من چی میگم ، یادم میاد روزایی ک سالم بودم غصه م میگیره ولی خب میگن جلوی ضرر رو هر موقع بگیری منفعته خسته شدم دیگه نمیتونم لعنت به اعتیاد حالا اینکه من کار دارم مجردم یعنی خیلی ریلکس میتونم هم اندازه درامدی ک دارم مصرف کنم ولی میگم اخه چرا واقعا پولو بدم مواد تا برسم به حالت عادی ؟ این اواخر باید اونقد مصرف میکردم تا یخورده احساس کنم سرخوش شدم ! یعنی ی حالت عادی شدم ! نمیتونستم ادامه بدم 

هرگز ناامید نشید برای ترک اعتیاد حتی اگه لغزش داشتید


روز سوم هم همونطور بود ک ۲ روز اول گذشت سردی پا عرق کردن بی حوصلگی بی حال بودن و خلاصه خمیازه کشیدن که شاید هرکسی برای ترک تجربه کرده باشه 

قرار بود قرصارو ی هفته بخورم که دیگه مشکلی نداشته باشم بعدش ک دوره سم زدایی تموم شده بود برم رو حالت سالمی 

روزا یا شبایی ک پاهام درد میگرفتن ی نوافن میخوردم ک حداقل دردش کمتر بشه 

روز سوم چهارم هم مثل روزای قبلتر گذشت ولی کمی بهتر بود بیرون میرفتم یخورده هوا بخوره بهم اذیت میشدم ی دوشی میگرفتم حالم بهتر میشد چایی هم چای سبز داشتم همیشه اماده بود کنارم چون دکتر گفته بود مایعات زیاد بخور سیگاری نبودم زیاد ولی خب گفتم سیگارم نمیکشم دیگه معمولا بعد نئشگی ناس میزاشتم ک اونم قطعش کردم چون سیگار و ناس عوارض ترک رو بدترش میکنن یعنی اگه سیگاری هستید بیشتر از بقیه شاید عرق کنید یا هی موهای تنتون سیخ بشه ولی درکل هرکسی اراده شو داشته باشه میتونه

روزی نبوده ک خودمو لعنت نکرده باشم برای اعتیادم این نبود حقم این نبود حق مادرم حق پدرم حق خانوادم ک ازشون دور شم اما مواد اونقد ادم رو سرخوش میکنه که هرگز نمیفهمی چقد زود گذشته ! ۵ سال گذشت و من اندازه ۵ ماهم برای خانوادم وقت نزاشتم همش سرکار بودم و درحال مصرف بودم شبا هم که میرفتم مصرف و میومدم میخوابیدم صبح پا میشدم 

خلاصه بگم امیدوارم هرگز از تصمیم ترک کردن عقب نشینی نکنید متادون هم تست کردم ی سال استفاده کردم بیشتر متادون نگهدارنده ی اعتیاده ترک نیست بنظرم تازه معتاد متادون میشی حالا تریاک گیاهیه اونکه شیمیاییه بدتره

روزای بعدم براتون مینویسمش شاید بدرد یکی خورد

ادامه مطلب

قبل از اینکه روز اول رو شروع کنم رفتم دکتر البته نه پیش دکتر ترک رفتم دکتر متخصص ، باهاش رو راست صحبت کردم گفتم میخوام ترک کنم نمیخوام متادون یا قرص ب ۲ بخورم که طولانی بشه بهم گفت شاید اذیت بشی تا دو سه روز اول ولی قرص هایی بهت میدم ک عوارضش کمتر بشه و مرفین هم وارد بدنت نشه 

خب بریم سراغ چند تا قرصی ک بهم داد براتون مینویسمش 

برای روز و شب باکلوفن که برای درد ، کلومیپرامین برای از بین بردن عوارض ترک

این دوتا بالایی واسه روز بودن

شبا هم باید یه گاباپنتین میخوردم به همراه یه الپرازولام و وازونیدین 


خب حالا بریم سراغ عوارض روز اول روز اول یعنی ۲۴ ساعت بعد از اخرین مصرف مواد که ۲ تا قرص رو خوردم اما هم از لحاظ ذهنی هم از لحاظ جسمی خمار بودم چون چندساله هرروز مصرف کردم و واقعا باید کنترلش میکردم هم اینکه خونه بودم و داغون شده بودم چون تنها نبودم پاهام سرد شده بودن مثل یخ موهای تنم سیخ میشدن اما میشد تحملش کرد چیزی نبود که نشه طاقت اورد تقریبا عصر که شد کمر دردم شروع شد بجز اون خمیازه ها و اون اشک های چشمی که میومدن ، پاشدم رفتم یه نوافن خوردم رفتم تو حموم اب گرم رو باز کردم ی چیزی پیدا کردم نشستم نیم ساعت زیر اب گرم نوافن اثر کرد حالمو بهتر کرد اومدم بیرون تا ی مدت خوب بود تا اینکه رسیدیم به شب قرص های شیفت شب رو خوردم از بی قراری داشتم هی پاهامو ت میدادم نمیتونستم ۵ دقیقه روی تخت صاف دراز بکشم هرگز دلم نمیخواد دوباره اونارو تجربه کنم خلاصه بگم قرصارو خوردم نیم ساعت بعدش گیج شدم جوری ک خوابم برد ۱۲ ساعت خوابیدم از خواب ک بیدار شدم پاهام سرد نبودن دوست نداشتم از تخت بیام بیرون ولی بزور پاشدم رفتم ی چیزی خوردم ب زور از گلوم میرفت پایین فکر کن اب میخوردم تا بره پایین نمیتونستم فکمو ت بدم قبل از ترکم وزنم خیلی کم شده بود 

خلاصه اینکه خوردمو قرصامم خوردم نشستم پای تی وی هی بیقرار بودم فقط بخودم میگفتم باید بزاریش کنار باید بزاریش کنار دیدم خیلی بی قرار شدم پاشدم رفتم تو حموم گوشیمم بردم ی نیم ساعت زیر اب گرم نشستم حالم بهتر بود اومدم بیرون دلم نمیخواست بیام بیرون ولی خب باید صرفه جویی کرد در مصرف اب خخخ

با اینکه اصلا حالم خوب نبود بهم گفتن بریم بیرون چرخی بزنیم با ماشین نه نگفتم گفتم برم بیرون شاید بهتر بشم که یخورده بهتر از خونه بود همش میدیدم بقیه سالم و سرحالن با خودم میگفتم واقعا چرا من نباید سالم باشم ؟ چرا من نباید بدون ترس خماری زندگی کنم؟ چرا من نتونم براحتی برم مسافرت یا برم خونه دوستام از اونجا ک یخورده دختر بازم بودم باخودم گفتم تو این مدتی که ترک میکنم از نظر جنسی نابود میشم نمیتونم حتی ۱ دقیقه هم با کسی باشم برای همین کلا یا قطع کردم یا بهونه اوردم مریض شدم افتادم گوشه خونه ، سرکارم نمیرفتم مرخصی گرفتم خونه هم گفتم مریض شدم دکتر تقویتی و اینجور چیزا داده بهم البته بنده خداها نمیدونستن 

روز دومم که تموم شده بود و همش عرق کردن و سرد بودن پاهام و خمیازه ولی میرفتم حموم حالم خوب میشد ، خلاصه بگم کار نشد نداره باید انجامش داد ، رسیدیم به شب و وازونیدین و الپرازولامی که بهم داده بود رو خوردم گرفتم خوابیدم 

ادامه ی روزای بعدم ۲ ۳ روزو توی ی مطلب مینویسم براتون حوصلتون سر نره از خوندن متنا اعتیاد


اول از همه سلام به همه 

میخوام بنویسم برای کسایی که میخوان ترک کنن ولی مثل خودم میترسن از عوارض ترک تریاک و شیره و متادون و ترامادول متاسفانه اگه تصمیم به ترک جدی نگیریم هرگز نمیتونیم ترکش کنیم

من یه جون ۲۴ ساله هستم که نزدیک ۵ ۶ ساله حتی یادم نمیاد چندساله دقیقا که معتاد به مرفین شدم ، مثل همه ی کسایی که اولش فکر نمیکردن معتاد بشن منم همینطور بودم برای تفریح و مهمتر از همه مسائل جنسی و سرخوشی اینکارو میکردم یه روز فهمیدم بهش وابسته شدم و اگه مصرف نکنم 

نمیخوام سرتون رو به درد بیارم روز به روز رو براتون مینویسم الان تو روز هشتم هستم که دارم اینو براتون مینویسم حالم تقریبا بهتره از روزای اول تصمیم گرفتم ترکش کنم و برگردم به دورانی که سالم بودم این لعنتی هیچوقت نمیتونه زندگی کسی رو خوب کنه اخرش نابودیه ، نابودی از نظر جنسی جسمی ذهنی از دست دادن دوستان خانواده همسر و فرزندان ، به شخصه تجربه کردم و دیدم کسایی زندگیشون نابود شده بخاطر همین اعتیاد .

امیدوارم چیزایی ک مینویسم ی روزی بدرد یکی بخوره منم یه کسیم که بارها تصمیم به ترک گرفتم متادون خوردم شربت تریاک خوردم یا کمش کردم ولی اخرش به این نتیجه رسیدم باید یابویی ترکش کنم چون تا دردشو نکشی نمیفهمی ، همونطور که گفتم من ی روزه معتاد نشدم ک انتظار داشته باشم ی روزه ترکش کنم .

تو مطالب بعدی براتون از روزای اول دوم و سوم ترک مینویسم .

اعتیاد


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

گلد ادیوس Amanda کتاب آزمون صلاحیت بالینی دکتر علی سلامت باشيد در جست و جوی خود Conradzghol Daily گروه یاب اخبار جدید مربوط به پانل های پیش ساخته Believe Stone